داستان كوهنورد و طناب
داستان کوهنورد
(خیلی جالبه... تا آخرش بخونید)
داستان در مورد یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوه ها بالا برود او پس از سالها آماده سازی ماجراجویی خود را آغاز کرد شب بلندی های کوه را تماماً در بر گرفت و مرد هیچ چیز را نمی دید همه چیز سیاه بود همان طور که از کوه بالا میرفت چند قدم مانده به قله کوه
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۶/۲۷ ساعت 16:18 توسط حسین علیرضایی
|